معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

عکس های معین به همراه خاطرات قشنگ

  وقتی عزیز و آقاجون و محمد امین مشهد بودن فاطمه خانوم و امین آقا یک شب همه مون رو دعوت کردن و این عکس رو توی خونه اونا از محمدامین گرفتم تا به مامان جونش نشون بدم این جا هم چند تا عکس از معین که سوار موتور بابارضا شده البته به قول بابارضا این موتور یک زمانی بهترین موتور برای بابارضا بوده و کلی خاطرات باهش داره اینجا هم چند تا عکس از روستای روچی گذاشتم که خیلی قدیمیه ولی جالب بود مخصوصا اون درخت قدیمی و قشنگ   ...
2 مهر 1392

جشن شکوفه ها و خاطرات روزهای اول پیش دبستانی

بالاخره پسرم مرد شد , بله 31 شهریور روز جشن شکوفه ها بود در واقع روز سی ام شهریور مربی معین زنگ زد که بیاین کارت دعوت رو تحویل بگیرین و فردا به همراه معین به جشن شکوفه ها تشریف بیارین بالاخره منم مرخصی گرفتم و بعداز ظهرش رفتیم آرایشگاه و معین جون رو خوشگل کردیم که برای جشن فردا آماده باشه شب هم اومدیم خونه و زود خوابیدیم تا فردا آماده باشیم , فردا صبح معین جون رو بیدار کردم و صبحونه خوردیم و عازم پیش دبستانی شدیم وای چه قدر شلوغ بود همه مامان و باباها اومده بودن و حسابی بچه ها خوشحال بودن و بعضی هاشون هم دلشوره داشتن و یه عده هم گریه می کردن معین یک کم از جو اونجا ترسیده بود سعی می کرد که خوشحال باشه ولی نمی تونست و ناراحتی رو...
2 مهر 1392
1